تو کجایی سهراب ؟ آب را گل کردند چشمها را بستند و چه با دل کردند ، وای سهراب کجایی آخر ؟ زخمها بر دل عاشق کردند خون به چشمان شقایق کردند تو کجایی سهراب ؟ که همین نزدیکی عشق را دار زدند همه جا سایه دیوار زدند کجایی که ببینی دل خوش مثقالیست دل خوش سیری چند ؟ صبر کن سهراب قایقت جا دارد ؟....