دختری را به جهنم میبردند . . . او از ترس فریاد میکشید . . . !
آخر خدایا . . . مگر من چه کرده ام ...؟!
یکی از فرشته ها گفت:
عجب حیوونی هستیا ...! رووووووووو رو برم ...!
اون همه دوست پسر و . . . چی بود پس ...؟!
... ... ... ... دختر فریاد کشید:
مزخرف است ...! مدرکتون چیه لامصبا ...؟!
خدا لبخندی زد ...!
.
.
و اینجا بود که فیس بوک به سخن درآمد ...!.
آخرین ارسال های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
غروب | 0 | 76 | admin |